گفتگو با مادر از زبان #يک_حسابدار

 مادرم
مانده بانك قلبت،نقدترين حساب فعال عالم است ،نمي توان ثبتي را يافت كه بيانگر نكول و واخواست سفته هاي نگاهم و برگشت چكهاي انتظار باشد.
مادر بين من و تو هيچ مغايرتي وجود نخواهد داشت. هرگز اشتباهات فرزند، نامه هاي بين راهي اقلامي نيستند كه ترا به ياد مغايرتها اندازد.
اي بزرگترين سهامدارعشق!
روزي كه متوجه شدم،كه علاوه بر سهام با نام ،تمام سهام بي نام شركت سهامي مهر را نيز خريده اي نمي داني با ديدن هر سهم لبخندت، چگونه ديدگانم ، اشك شوق هديه مي دادند.
مادر وقتي به ياد ثبتهاي دوطرفه اي مي افتم كه درآن مهر تو بدهكار و سركشي من بستانكار بود و تو آنقدر بزرگي كه بدون هيچ رنجشي سركشي مرا بدهكار و مهرت را بستانكار كردي، آري همه سركشي هايم در پايان سال مالي با ثبتي معكوس مي بستي به آن اميد كه به سال بعد منتقل نشود و پي بردم كه تو چقدر با عظمتي.
 مادر، روزي كه تمام چكهاي انتظارت در شعبه قلبم برگشت خورد، نه تنها تقاضاي ورشكستگي ام را نكردي بلكه به اميد پاس شدن آن چكها به انتظار نشستي.
روز زن و مادر مبارک